ماجرایی که می خوام براتون تعریف کنم برمی گرده به 4 سال پیش ماه صفر ایام شهادت خانم رقیه(س). من یه آدم رو سیاه و بد بخت و بیچاره ام اما اهل بیت رو دوست دارم و نسبت به همه ی اهل بیت ارادت دارم.تو این بین خیلی دلم با امام حسین(ع) بود.خلاصه ارادتم به امام حسین(ع) بیشتر بود.تا این که اون شب رفتم هیئت بعد از سخن رانی حاج آقا گفت از این 4 شب مراسم امشب و می خوام بریم در خونه ی امام حسن مجتبی(ع) و ((گفت:یه شب حضرت زهرا (س) به خواب یک واعظ می آد اون شخص به حضرت زهرا (س) سلام می کنه و خانم یه طوری جواب سلام شو می ده می گه خانم جان مگه بی ادبی از من سر زده من که محرم،صفر رو برای پسرت روضه می خونم . خانم می فرمایند:آی شیخ آره از حسینم روضه می خونی ولی چرا از پسرم حسن نمی خونی آی شیخ حسنم پسر منه غریبه)) آقا این رو که من شنیدم به هم ریختم و دلم شکست.بعد آقا شروع کرد به روضه خوندن از امام حسن(ع) واقعا اون شب دیدم که امام حسن (ع) چقدر غریب و مظلومه بعد مطالعات در مرد اما حسن رو بیشتر کردم خلاصه ارادتم به امام حسن خیلی بیشتر شد.همیشه رفتن به اون مجلس رو خیلی خوب می دونم که نظر منو به امام حسن(ع) بیشتر کرد.روضه های اون شب رو ضبط کرم و هر وقت که اون رو گوش می کنم خودمو تو اون مجلس می بینم و کلی حال می کنم. .یا امام حسن مجتبی آقا این نوکر بی سر و پات و تو خونه پر مهرت راه بده حضرت زهرا (س) فرمودند:هر کس برای حسنم گریه کنه نمی ذارم قیامت چشمش گریان باشه. دوستان امام حسن (ع) به اندازه امام حیسن (ع) مظلوم و غریب بود طوری که توخونشم غریب بود.دوستان مداح تو مجلساشون هم از امام حسن یاد کنن نکنه آقا رو فراموش کنن. نکنه فقط یه سال اونم شب 28 صفر از آقا بخونیم.حاج آقا حرف قشنگی زدگفت بچه ها این دید خودمه شاید پیامبر از خدا خواسته که شهادت امام حسن باوفاتش تو یه روز باشه که نکنه کسی برای حسنم عزاداری نکنه.انشالله که این طور نباشه. التماس دعا ایمان غفاری
Design By : Pichak |